برای از بین بردن یک ملت نیازی به لشکرکشی نیست فقط کافیست که الگوی غذایی آنها را تغییر داد.
یکی از مسئله های مهم در زندگی امروزی که توجه به آن میتواند انسان را از ابتلاء به بیماریهای مختلف در امان نگه دارد، رعایت اصول تغذیه و شناسایی درست مواد غذایی است؛ همانطور که پروردگار متعال در قرآن کریم میفرماید: «فلینظر الانسان الی طعامه؛ انسان باید به ماهیت غذای خویش بنگرد.» سخن در این رابطه از دو دیدگاه است؛ اولین دیدگاه در حلیّت و حرمت مواد غذایی است که انسان مصرف میکند و دومین دیدگاه در مورد ماهیت مواد غذایی متناسب با طبع و مزاج ماست. چیزی که امروزه کمتر توسط مردم مورد توجه قرار میگیرد.
اصلاح مواد غذایی و غذا درمانی، تضمین کننده سلامتی
با گسترش دانش انسان ها در زمینه های گوناگون از جمله طب و علوم پزشکی امید داشتیم، بیماریها به طور کل ریشهکن شده و اثری از آنها در جامعه باقی نماند؛ اما متأسفانه با مرور زمان دیدیم که این پیشرفتهای ظاهری نه تنها نتوانستهاند موفقیتی در مهار بیماریها برای انسان ها داشته باشد بلکه هر روزه شاهد ابتلاء بسیاری از مردم به بیماریهای مختلف هستیم؛ بیماریهایی که در زمان های قدیم با توجه به دستاوردهای حکیمان گرانقدر ما و دانش علما و طب جامعه ایرانی، سنتی و اسلامی به راحتی و با کمترین هزینه و امکانات درمان میشده اند.
تغییر ماهیت مواد غذایی بزرگترین نقشه صهیونیستم
به غیر از این مباحث نقشههای صهیونیسم در تغییر هویت مواد غذایی به آسانی توانستند این دیدگاه را در بین مردم به وجود آورند که مواد غذایی مورد تاکید دانشمندان و حکیمان و همچنین خواص بسیاری که برایشان گفته شده، منحصراً محدود به همان عصر بوده و با ارتقاء تکنولوژی دیگر جایی برای طب ایرانی، اسلامی و سنتی باقی نمانده است.
فراموش نکنیم که کشور های غربی، علم خود را در زمینه پزشکی مدیون حکیمان و دانشمندان بزرگ ایرانی همچون زکریای رازی، ابن سینا و جرجانی و... است و هر آنچه به آن دست پیدا کرده، فقط قطرهای کوچک از اقیانوس پُر تلاطم دانش بیانتهای نیاکان ما است و پس از آن صهیونیسم جهانی در پی غارت و سلطه گری نسلهای قبلی توانست تا حدود بسیاری آن علوم را از یادها ببرد و با زمینه سازی و تلاش دائمی در تلقین سهل انگاری از دانش گذشتگان و نزدیک شدن به دانش همراه با تسلط و بهره جویی از انسان، توانست، بهره هایی را به دست آورد، به گونه ای که اینک در میان نسل دوم و سوم انقلاب که حکما و خردمندان از پیشینیان خود را ندیده، نقل چگونگی درمان بیماران توسط حکیمان فاضل ما غیرقابل قبول و چیزی شبیه افسانه است.
رابطه ابتلا به بیماریهای صعبالعلاج و مصرف "ماست"!
درباره ماست سفارش های بسیاری در طب جامع ایرانی آمده است و افراد با توجه به خواندن این خواص به مصرف ماست روی میآورد، اما در اثر استفاده از ماست به بیماریهای صعبالعلاجی دچار میشود و این نیست جز اینکه صهیونیسم جهانی با عوض کردن ماهیت ماست از روش دستکاری در مایه آن و باقی گذاشتن اسم ماست توانستند مردم را نسبت به طب سنتی و ایرانی و از همه بالاتر به آموزههای نورانی اسلامی بدگمان کنند، اما آیا این ماستی که توسط کارخانه ها تولید میشود همان ماستیست که مورد تایید حکیمان ما بوده؟ جواب بی شک منفی است.
داروی ما غذای ماست و غذای ما داروی ماست
بازرگانان دارو، از ابتدای قرن نوزدهم میلادی، نقشههایی ریختند تا غذاهای شفا دهنده را از سر سفرهها برداشته و به جای آنها کیسههای دارو را در کنار بیماران و نیازمندان به درمان قرار داده و این دسیسه شوم توسط اندیشههای شیطانی صهیونیستها انجام شد، طعم پولهای بی اندازه و منفعت های انباشته از سودهای داروهای شیمیایی که توسط شرکتهای صهیونیستی پیگیری میشد، مردم جهان را با تبلیغات اغواگر در سرازیری استفاده از داروها و کاهش انگیزه مصرف غذاهای سالم و طبیعی هدایت کردن و حالا هم با سرعت بیشتری جلو میرود. اما طولی نکشید که میل توجه به غذا درمانی و بازگشت به نیازهای ذاتی و فطری یا اصل غذا دارویی و درمان طبیعی بر بلندای قله تحقیق های علمی جای گرفت و عدهای از متجددان با تعهد گستره درمان، متوجه نقشههای شرکت های داروسازی صهیونیستی شده و به شعار تجربی اجداد ما، با محوریت "داروی ما غذای ماست و غذای ما داروی ماست" روی آوردند و بار دیگر پس از سالها دور شدن از اصل خود به طبیعت درمانی و غذا درمانی توجهه ویژه و زیادی داشته اند.
حکیم فرهیخته طب و تغذیه ایرانی محمد زکریای رازی درباره درمان بیماران چنین گفته است: اگر طبیبی برای درمان بیمارش، قبل از آنکه با غذای طبیعی و تغذیه سالم بیمار را درمان کند، بخواهد با دارو او را درمان کند، کمر به قتل بیمار بسته است. زیرا مواد ارزشمند و شفا بخشی که در نهاد مواد خوراکی طبیعی و غذاهای سالم پنهان شده است، هیچگاه در دارو وجود ندارد، بنابراین رفع نیاز غریزی گرسنگی و تولید انرژی برای تداوم یک حیات پاک، قطعاً مرهون غذای سالم، پاک،طبیعی و حلال است.
تغذیه دانش بسیار مهم در فرهنگ ایرانی-اسلامی و جهان
طب سنتی و قرآنی نیز با تفسیر کامل این رویکرد مبارک که در مسیرهای روشنگر و زندگی بخش اهل بیت و پیامبر(ص) بوده و قرنهاست که نسیم سلامتی بخش را بر بشریت ارزانی داشته و حالا جلایی تازه پیدا کرده است و حقایق مسلم طبی را شفاف و پُربارتر ساخته است. البته اشتباه هم نکنید، خوردن غذا ، فقط یک جریان پیش پا افتاده نیست که تنها موجب تدوام زندگی ما شود. از قرنهای گذشته، تغذیه در فرهنگ ایرانی اسلامی به منزله علم بسیار مهمی در جهان مطرح بوده است و فاضلان خردمند ایرانی اسلامی براساس راهنمایی ها و تاکید پیشوایان آگاه دینی ما و نیز اصول نورانی قرآن، برای پی بردن به رازهای آثار تغذیه در بدن، مطالعات و تحقیقات بسیاری انجام دادند که حاصل آن هزارها کتاب طی قرنها و عصرهای مختلف بود که در حال حاضر بسیاری از آنها در کتابخانههای معتبر جهانی یافت می شود و غربیها از این بساط پهناور بهرهها بردهاند و میبرند.
مؤثرترین عامل در سلامتی انسانها رژیم غذاییست
در جامعه امروز دانشمندان متوجه این موضوع شدهاند که رژیم غذایی و مواد خوراکی نه تنها منشأ انباشته از املاح و عناصر مفید درمانگر حیاتیست بلکه پس از تحقیقات گسترده ای که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که رژیم غذایی در مقام موثرترین عامل در سلامتی انسانهاست.
آنچه امروزه برای ما واضح است اینست که روند صحیح و متعادل و مناسب تغذیه در سلامتی و طول عمر ما بدون شک تاثیر به سزایی دارد و از بیماریها جلوگیری میکند و انسانها را از مصرف داروهای شیمیایی که قطعا عوارض جانبی خواهند داشت، بینیاز میکند تا جاییکه گفته شده است که مواد غذایی سالم و طبیعی؛ توانایی و سلامتی بدن ما را تامین میکند و سبب میشود که سیستم دفاعی طبیعی بدن ما همراه با ورزش، با قدرت و نیرومندی شگفتانگیزی با بیماریها و ناراحتیها مقابله کند و برعکس آن، ناتعادل بودن در غذا خوردن، پُرخوری و یا داشتن رژیمهای غذایی نامناسب موجب ناتوانی و بروز بیماریها در بدن ما میشود.
اصلاح پنج ماده غذایی از جمله آب، نمک، روغن، نان، شکر برای تضمین هشتاد درصد سلامتی ضروریست
اولین عاملی که برای درمان قطعی بیماریها اهمیت دارد اصلاح ساختار غذایی و تغییر در ماهیت دگرگون شدهی پنج ماده اساسی تشکیل دهنده بدن ما انسانها و تمامی ذرات عالم و حتی شیر مادران است و بازگرداندن این پنج ماده به همان ماهیت اصلی خود است. پنج مادهای که امروزه با اهداف خاصی و برای کوتاه کردن عمر انسانها دچار دگرگونی های ابهام آمیز مافیایی شده. این پنج ماده بنیادین عبارتند از: آب، نمک، نان، روغن و شکر.
تغییر سایر مواد غذایی، مشروط به تغییر این پنج ماده بنیادین است، انسان به واسطه اصلاح این پنج ماده غذایی میتواند هشتاد درصد سلامتی خود را بازگرداند.
البته پس از رعایت کردن این پنج مورد به تدریج ذائقه انسان به سمت مصرف مواد طبیعی تغییر پیدا میکند و زمینه برای سلامتی جسمی و روحی در انسان به وجود میآید. بنابراین هرکسی که ادعای تسلط بر علم طب را دارد، اما نداند که مواد تشکیل دهنده عالم وجود و نیز بدن انسان، ارکان پنج گانه آب، نمک، نان، روغن، شکر است، چیزی از طب نمیداند. پزشکانی که از غذا درمانی برای درمان بیماران غفلت میکنند شرایط مداومت مرگ تدریجی با دارو را برای بیمار فراهم کرده است. عوامل ادامه زندگی در خوراکیها و غذاهای سالم نهاده شده است.